چاپ عکس روی شاسی | لیست قیمت
منو
خانه
ارتباط با ما
0 محصول / 0 تومان
ورود / ثبت نام

ورودایجاد حساب کاربری

رمز عبور را فراموش کرده اید؟
3 تا عکس از گوشیت رو روی تابلو چاپ کن فقط 199 هزار تومن بزن بریم
بزرگنمایی تصویر
خانهپرفروش ترین تابلوهای طرح آمادهتابلو شاسی های شهدا تابلو شاسی شهید ابراهیم هادی
محصول قبلی
دوربین دیجیتال کانن مدل EOS 800D 22,900,000 تومان
بازگشت به محصولات
محصول بعدی
دوربین دیجیتال کانن مدل EOS 4000D 11,240,000 تومان

تابلو شاسی شهید ابراهیم هادی

21,000 تومان

Warning

حذف پرونده ، لطفا صبر کنید ...

پاک کردن
مقایسه
افزودن به علاقه مندی
شناسه محصول: emam-29-1 دسته: تابلو شاسی های شهدا برچسب: + شهید ابراهیم هادی نی نی سایت, ابراهیم هادی کیست, ابراهیم هادی کیست و مزار وی کجاست, استوری شهید ابراهیم هادی, تحقیق در مورد ابراهیم هادی, تحقیق در مورد شهید ابراهیم هادی, تولد ابراهیم هادی, تولد شهید ابراهیم هادی, تولد شهید ابراهیم هادی چه زمانی است, تولد شهید هادی, چرا شهید ابراهیم هادی معروف شد, حسن باقری, حمید هوشنگی حسین فهمیده, خلاصه کتاب سلام بر ابراهیم, در مورد شهید ابراهیم هادی, درباره شهید ابراهیم هادی, زندگی شهید ابراهیم هادی, زندگی نامه ابراهیم هادی, زندگی نامه شهید ابراهیم هادی, زندگینامه ابراهیم هادی, زندگینامه شهید ابراهیم هادی, زندگینامه شهید ابراهیم هادی کوتاه, شهادت ابراهیم هادی, شهيد ابراهيم هادي, شهید ابراهیم هادی, شهید ابراهیم هادی کیست, شهید عباس دانشگر, عکس ابراهیم هادی, عکس شهید ابراهیم هادی, فال شهید ابراهیم هادی, قبر شهید ابراهیم هادی, کتاب ابراهیم هادی, کتاب شهید ابراهیم هادی, کدام یک از شخصیت های عرفانی از شهید ابراهیم خواست که او را نصیحت کند, کلیپ شهید ابراهیم هادی, لقب شهید ابراهیم هادی چه بود, مهدی باکری, وصیت نامه شهید ابراهیم هادی
اشتراک گذاری
  • توضیحات
  • توضیحات تکمیلی
  • نظرات (0)
توضیحات

شهید ابراهیم هادی

در قطعه ۲۶ گلزار شهدای بهشت زهرا(س) یادبودی است که خیلی‌ها با دیدن عکس صاحب آن و عنوان «شهید گمنام» که روی سنگ مزار نوشته شده، می‌روند و زائر شهید مفقودالاثر «ابراهیم هادی» می‌شوند؛ شهیدی که برای بچه‌های جنوب شرق تهران و کسانی که اهل دل هستند، خیلی عزیز است البته این شهید برای جوان‌هایی که کتاب «سلام بر ابراهیم» را خواندند، حال و هوای دیگری دارد.

تابلو شاسی رهبری . تابلو امام خامنه ای

عکس ابراهیم هادی

پهلوان بسیجی ابراهیم هادی از بنیانگذاران گروه چریکی شهید اندرزگو در جبهه گیلانغرب و ستاره ورزش کشتی کشورمان است؛ او در اول اردیبهشت سال ۱۳۳۶ در محله شهید سعیدی حوالی میدان خراسان به دنیا آمد؛ ابراهیم چهارمین فرزند خانواده بود؛ او در نوجوانی طعم تلخ یتیمی را چشید، از آنجا بود که همچون مردان بزرگ زندگی را پیش برد.
ابراهیم دوران دبستان را به مدرسه طالقانی رفت و دبیرستان را نیز در مدارس ابوریحان و کریم‌خان گذراند. او در سال ۵۵ توانست به دریافت دیپلم ادبی نائل شود. از همان سال‌های پایانی دبیرستان، مطالعات غیر درسی را نیز شروع کرد؛ حضور در هیئت جوانان وحدت اسلامی و همراهی و شاگردی استادی نظیر مرحوم علامه «محمدتقی جعفری» بسیار در رشد شخصیتی ابراهیم مؤثر بود.
این شهید مفقود، در دوران پیروزی انقلاب شجاعت‌های بسیاری از خود نشان داد؛ همزمان با تحصیل علم به کار در بازار تهران مشغول بود و پس از انقلاب در سازمان تربیت بدنی و بعد از آن به آموزش پرورش منتقل شد.

کتاب سلام بر ابراهیم ۱ و ۲ زندگی نامه این شهید بزرگوار از زبان خانواده و دوستانش است.

وصیت نامه شهید ابراهیم هادی

بسم رب الشهداء و الصدیقین

اگر چه خود را بیشتر از هر کس محتاج وصیت و پند و اندرز می‌دانم، قبل از آغاز سخن از خداوند منان تمنّا می‌کنم قدرتی به بیان من عطا فرماید که بتوانم از زبان یک شهید‌، دست به قلم ببرم چرا که جملات من اگر لیاقی پیدا شد و مورد عفو رحمت الهی قرار گرفتم و توفیق و سعادت شهادت را پیدا کردم، به عنوان پرافتخارآفرین وصیای شهید خوانده می‌شود.

خدایا تو را گواه می‌گیرم که در طول این مدت از شروع انقلاب تاکنون هر چه کردم برای رضای تو بوده و سعی داشتم همیشه خود را مورد آزمایش و آموزش در مقابل آزمایش‌ها قرار دهم.

تابلو شاسی حاج قاسم

امیدوارم این جان ناقابل را در راه اسلام عزیز و پیروزی مستضعفین بر متکبرین بپذیری.

خدایا هر چند از شکستگی‌های متعدد استخوان‌هایم رنج می‌برم،‌ ولی اهمیتی نمی‌دادم؛ به خاطر این‌که من در این مدت چه نشانه‌هایی از لطف و رحمت تو نسبت به آن‌هایی که خالصانه و در این راه گام نهاده‌اند، دیده‌ام.

تابلو ابراهیم هادی با کیفیت

خاطراتی از ابراهیم؛
عصر یک روز وقتی خواهر وشوهر خواهر ابراهیم به منزلشان آمده بودند هنوز دقایقی نگذ شته بود که از داخل کوچه سرو صدایی شنیده می شد.ابراهیم سریع از پنجره طبقه ی دوم نگاه کرد و دید شخصی موتور شوهر خواهرشان را برداشته و در حال فرار است.
ابراهیم سریع به سمت درب خانه آمد و دنبال دزد دوید و هنوز چند قدمی نرفته بود که یکی از بچه محل ها لگدی به موتور زد و آقا دزده با موتور به زمین خورد.تکه آهنی که روی زمین بود دست دزد را برید و خون هم جاری شد. ابراهیم به محض رسیدن نگاهی به چهره پراز ترس و دلهره دزد انداخت و بعد موتور را بلند کرد و گفت: سوار شو! همان لحظه دزد را به درمانگاه برد و دست دزد را پانسمان کرد.
کارهای ابراهیم خیلی عجیب بود و شب هم با هم به مسجد رفتند و بعد از نماز ابراهیم کلی با اون دزد صحبت کرد و فهمید که آدم بیچاره ای است و از زور بیکاری از شهرستان به تهران آمده و دزدی کرده.
ابراهیم با چند تا از رفقا و نمازگزاران صحبت کرد و یه شغل مناسبی برای آن آقا فراهم کرد.مقداری هم پول از خودش به آن شخص داد و شب هم شام خورد و استراحت کردند.صبح فردا خیلی از بچه ها به این کار ابراهیم اعتراض کردند. ابراهیم هم جواب داده بود:مطمئن باشید اون آقا این برخورد را فراموش نمی کند و شک نکنید برخورد صحیح، همیشه کار سازه.
عصر بود که حجم آتش کم شد، با دوربین به نقطه ای رفتم که دید بهتری روی کانال داشته باشم.آنچه می دیدم باور نکردنی بود. از محل کانال فقط دود بلند می شد ومرتب صدای انفجار می آمد. اما من هنوز امید داشتم.با خودم گفتم:ابراهیم شرایط بسیار بدتری از این را هم سپری کرده، نزدیک غروب شد.
من دوباره با دوربین به کانال نگاهی انداختم.احساس کردم از دورچیزی پیداست و در حال حرکت است.با دقت بیشتری نگاه کردم.کاملاً مشخص بود،سه نفر در حال دویدن به سمت ما بودند ودرمسیر مرتب زمین می خوردند و بلند می شدند وزخمی وخسته به سمت ما می آمدند .معلوم بود از کانال می آیند.فریاد زدم و بچه ها را صدا کردم.به بقیه هم گفتم تیراندازی نکنید.بالاخره آن سه نفر به خاکریز ما رسیدند. پرسیدم:از کجا می آیید.
حال حرف زدن نداشتند. یکی از آنها خواست . سریع قمقمه رو به او دادم.دیگر دیگری هم از شدت ضعف وگرسنگی بدنش می لرزید. وسومی بدنش غرق به خون بود. وقتی سرحال آمدند گفتند:از بچه های کمیل هستند.
با اضطراب پرسیدم: بقیه بچه ها چی شدن؟ در حالی که یکی از آنها سرش را به سختی بالا می آورد گفت:فکر نمی کنم کسی غیراز ما زنده باشد.
هول شده بودم.دوباره وبا تعجب پرسیدم:این پنج روز چه جوری مقاومت کردید؟ باهمان بی رمقی اش جواب داد زیر جنازه ها مخفی شده بودیم اما یکی بود که این پنج روز کانال رو سر پا نگه داشته بود.
عجب آدمی بود! یک طرف آر پی جی می زد و یک طرف تیربار شلیک می کرد. یکی از اون سه نفرپرید توی حرفش و گفت:همه شهدا رو ته کانال هم می چید .آذوقه وآب رو پخش می کرد،به مجروح ها می رسید.اصلاً این پسر خستگی نداشت.
گفتم :مگر فرمانده ها ومعاون های دوتاگردان شهید نشدن ، پس از کی داری حرف می زنید؟
گفت:یه جوونی بود که نمی شناختیمش ، موهایش این جوری بود … ، لباسش اون جوری و چفیه… . داشت روح از بدنم جدا می شد.سرم داغ شده بود.آب دهانم را قورت دادم.اینها همه مشخصه های ابراهیم بود.با نگرانی نشستم ودستانش را گرفتم وگفتم:آقا ابراهیم الان کجاست؟ گفت: تا آخرین لحظه که عراق آتش می ریخت زنده بود وبه ما گفت :تا می تونید سریع بلند بشیدو تا کانال رو زیر ورو نکردند فرار کنید. یکی ازاون سه نفر هم گفت:من دیدم که زدنش.با همون انفجار اول افتاد روی زمین.
این گفته ها آخرین اخباری بود که از کانال کمیل داشتیم و ابراهیم تا به حال حتی جنازه ای هم ازش پیدا نشده ، همیشه دوست داشت گمنام شهید شود.
چند سال بعداز عملیات تفحص شهدا، محمود وند از بچه های تفحص که خود نیز به درجه رفیع شهادت رسید نقل می کند: یک روز در حین جستجو، در کانال کمیل شهیدی پیدا شد که دروسایل همراه او دفترچه یادداشتی قرار داشت که بعد از گذشت سالها هنوز قابل خواندن بود، درآخرین صفحه این دفترچه نوشته شده بود:
امروز روز پنجم است که در محاصره هستیم، آب و غذا را جیره بندی کردیم، شهدا انتهای کانال کنارهم  قرار دارند، دیگر شهدا تشنه نیستند.فدای لب تشنه ات پسر فاطمه(س)
 سال اول جنگ بود. به مرخصی آمده بودیم. با موتور از سمت میدان سرآسیاب به سمت میدان خراسان در حرکت بودیم. ابراهیم (شهید ابراهیم هادی)عقب موتور نشسته بود.
از خیابانی رد شدیم. ابراهیم یک دفعه گفت: امیر وایسا! من هم سریع آمدم کنار خیابان. با تعجب گفتم. چی شده؟! گفت: هیچی، اگر وقت داری بریم دیدن یه بنده خدا!‌ من هم گفتم: باشه، کار خاصی ندارم.
با ابراهیم داخل یک خانه رفتیم. چند بار یاالله گفت. وارد اتاق شدیم. چند نفری نشسته بودند. پیرمردی با عبای مشکی و کلاهی کوچک بر سر بالای مجلس بود. به همراه ابراهیم سلام کردیم و در گوشه اتاق نشستیم. صحبت حاج آقا با یکی از جوان‌ها تمام شد. ایشان رو کرد به ما و با چهره‌ای خندان گفت: آقا ابراهیم راه گم کردی، چه عجب این طرف ‌ها!
ابراهیم سر به زیر نشسته بود. با ادب گفت: شرمنده حاج آقا، وقت نمی‌کنیم خدمت برسیم. همین طور که صحبت می‌کردند فهمیدم ایشان، ابراهیم را خوب می‌شناسد حاج آقا کمی با دیگران صحبت کرد.
وقتی اتاق خالی شد رو کرد به ابراهیم و با لحنی متواضعانه گفت: آقا ابراهیم ما رو یه کم نصیحت کن! ابراهیم از خجالت سرخ شده بود. سرش را بلند کرد و گفت: حاج آقا تو رو خدا ما رو شرمنده نکنید. خواهش می‌کنم این طوری حرف نزنید بعد گفت: ما آمده بودیم شما را زیارت کنیم. انشاء‌الله در جلسه هفتگی خدمت می‌رسیم. بعد بلند شدیم، خداحافظی کردیم و به بیرون رفتیم.
بین راه گفتم: ابراهیم جون، تو هم به این بابا یه کم نصیحت می‌کردی. دیگه سرخ و زرد شدن نداره!‌ با عصبانیت پرید توی حرفم و گفت: چی می‌گی امیر جون، تو اصلاً این آقا رو شناختی!؟ گفتم: نه، راستی کی بود!؟
جواب داد: این آقا یکی از اولیای خداست. اما خیلی‌ها نمی‌دانند. ایشون حاج میرزا اسماعیل دولابی بودند. سال ها گذشت تا مردم حاج آقای دولابی را شناختند. تازه با خواندن کتاب طوبی محبت فهمیدم که جمله ایشان به ابراهیم چه حرف بزرگی بوده.
توضیحات تکمیلی
جنس تخته

ام دی اف درجه یک

رنگ نوار دور تخته شاسی

مشکی – سیاه

مدت زمان تحویل سفارش

در تهران یک روزه – سایر شهر ها تا 4 روز

قطر تخته شاسی

8 میلیمتر

نوع کاغذ استفاده شده

کاغذ مات – لاستر (luster)

قابلیت استفاده

تابلو رو میزی, قابلیت نصب در اتاق خواب . پذیرایی و راه پله, کادو ولنتاین, نصب روی دیوار

نظرات (0)

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “تابلو شاسی شهید ابراهیم هادی” لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محصولات مرتبط

اتمام موجودی
مقایسه
افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
بستن

اندازه A2

179,000 تومان
اتمام موجودی
مقایسه
افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
بستن

اندازه A3

89,000 تومان
مقایسه
افزودن به علاقه مندی
انتخاب گزینه‌ها
بستن

تابلو شاسی حاج قاسم کد 0216

16,000 تومان
مقایسه
افزودن به علاقه مندی
انتخاب گزینه‌ها
بستن

تابلو شاسی حاج قاسم کد 0220

16,000 تومان
اتمام موجودی
مقایسه
افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
بستن

اندازه A2 – سیلک 16 میل

220,000 تومان
اتمام موجودی
مقایسه
افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
بستن

اندازه A4

49,000 تومان
مقایسه
افزودن به علاقه مندی
انتخاب گزینه‌ها
بستن

تابلو شاسی حاج قاسم کد 0222

16,000 تومان
مقایسه
افزودن به علاقه مندی
انتخاب گزینه‌ها
بستن

تابلو شاسی حاج قاسم کد 0227

21,000 تومان

دفتر فروش تهران : 02188323508

برای برقراری ارتباط با کارشناسان کافیست آیکن بالا را کلیک کنید شماره : 09014253564 - تلگرام . واتساپ . سروش . بله
قیمت چاپ عکس روی شاسی 50*70
قیمت عکس 30 در 40 روی شاسی
قیمت عکس روی شاسی 20*30
قیمت عکس شاسی 100 * 70
قیمت چاپ عکس 10*15
قیمت چاپ عکس 13*18
قیمت چاپ عکس 60*40
قیمت چاپ عکس از گوشی
سایز تخته شاسی
how to make kahoot public
angelo adkins
hello kitty wallpaper
brooke monk reddit
peppa pig house wallpaper
kuromi wallpaper
stitch wallpaper
Wallpaper
unpacking game
  • سفارش عکس دلخواه روی شاسی
  • سفارش شاسی چند تکه و پازلی
  • تابلو های نقاشی مدرن
  • ساعت دیواری با طرح دلخواه
  • علاقه مندی
  • ورود / ثبت نام
  • چاپ عکس + شاسی 100در70
    چاپ عکس + شاسی 100در70
    فروش ویژه محصول تخفیف خورده
    705,000 تومان 630,000 تومان
  • چاپ عکس + شاسی 50در70
    چاپ عکس + شاسی 50در70
    فروش ویژه محصول تخفیف خورده
    375,000 تومان 299,000 تومان
  • چاپ عکس + شاسی 30در40
    چاپ عکس + شاسی 30در40
    فروش ویژه محصول تخفیف خورده
    135,000 تومان 109,000 تومان
  • چاپ عکس + شاسی15در21
    چاپ عکس + شاسی15در21
    فروش ویژه محصول تخفیف خورده
    47,000 تومان 39,000 تومان
  • چاپ عکس + شاسی 10در15
    چاپ عکس + شاسی 10در15
    فروش ویژه محصول تخفیف خورده
    27,500 تومان 21,000 تومان
  • شاسی 10 تکه طرح آوینا
    شاسی 10 تکه طرح آوینا
    فروش ویژه محصول تخفیف خورده
    240,000 تومان 210,000 تومان
سبد خرید
بستن (Esc)